برخی برای انتخابات نقشه های خاصی طراحی کرده اند اما همیشه نقشه آن طور که پیش بینی می کنند پیش نخواهد رفت!
در حکایت است خروس و شیرى باهم رفیق شده و به صحرا رفته بودند . شب که شد خروس برای خوابیدن روى یک درخت رفت و شیر هم پاى درخت دراز کشید .
هنگام صبح، خروس مطابق معمول شروع به خواندن کرد . روباهى که در ان حوالى بود به طمع افتاد و نزدیک درخت امده و به خروس گفت: بفرمائید پائین تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانیم!
خروس گفت : همان طورى که مى بینى بنده فقط مؤذن هستم ، پیش نماز پاى درخت است او را بیدار کن!
روباه که تازه متوجه حضور شیر شده بود ، با غرش شیر پا به فرار گذشت . خروس پرسید : کجا تشریف مى برید؟ مگر نمى خواستید نماز جماعت بخوانید؟
روباه در حال فرار گفت : دارم مى روم تجدید وضو کنم !